Monday, May 08, 2006

دیر است - پیروز

دیر است
و دایره ها می نوازند
کاری هم نمی شود کرد
مجذور شعاع آفتاب و
اعشار عدد پی بی پایان آرزو
مسئله این هم نیست
دیر هم حتی نبود
آن نوازش
فقط یک چیز
نه ، نگاه تو نه
یک برق گمشده
میان ستاره ها یا سنگریزه ها
آنسوی وحشت شب از دریا
در حسرت دایره ای
که دف نشد
و شاید مسئله از این بودن هم کمتر است
صندلی هایی که دور میز نشسته اند مثل
شاید هنوز دیر نیست که آدم ها برسند را و
می خوانند
بله زمانه عوض شده است
و آرزو ها همه در یک دایره
به یک دف نواخته شده
رضایت میدهند

من هم به دو رقم اعشار
پیروز

0 Comments:

Post a Comment

<< Home